ای سیم تن سیاه گیسو/ کز فکر سرم سپید کردی!...

صلح است میان کفر و اسلام/ با ما تو هنوز در نبردی...

با درد توام خوش است ازیراک/ هم دردی و هم دوای دردی

گفتی که صبور باش، هیهات/ دل موضع صبر بود و بردی!

هم چاره تحمل است و تسلیم/ ور نه به کدام جهد و مردی

بنشینم و صبر پیش گیرم

دنبالـهٔ کـار خویش گیـرم؟