زندگی.... به سبک تماشا، به رنگ انتظار!
میتراود مهتاب
میدرخشد شب تاب
نیست یکدم شکند خواب به چشم وی و لیک
غم این خفته چند
خواب در چشم ترش میشکند.
نگران با او استاده سحر
...
می درخشد شب تاب...
بر دم دهکده مردی تنها
[عجّل اللّـهُ تعالی فرجَه!]
[که دو صد قافله دل همره اوست!!!]
[و خدایش به سلامت دارد]
کوله بارش بر دوش
دست او بر در، می گوید با خود:
غم این خفته چند
خواب در چشم ترم می شکند.
+ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ ساعت 17:49
|